تکلیف نوروزی ادبیات دانش آموزان سال اول
تکلیف نوروزی ادبیات دانش آموزان سال اول
1-با توجه به ابیات ، کدام واژه داخل کمانک ، درست معنی شده است؟
الف-زسهم نامش دست دبیر سست شود چو کرد خواهد برنامه؛ نام او عنوان ( سهم : ترس)
ب-معیار دوستان دغل روز حاجت قرضی برای تجربه از دوستان ( دغل : خسیس)
ج-ز رفتن چوگشتند یک سر ستوه یکی ژرف دریا از آن روی کوه ( ستوه : پشیمان)
د –چو زین سان به چنگ آمدش بارگی دل از غم بپرداخت یکبارگی ( بارگی : سوار کار )
2-معنای صحیح هر یک از واژه های ( غارب ،عرض ، اشتلم ، رحله ) به ترتیب ، کدام است ؟
الف-پاشنه سوار کار ؛ رفتار ، خودستایی ، رقعه ب-بالای کمر اسب ، چهره، قهقه زدن ، سفر کردن
ج-میان دو کتف ، شکایت ، لاف زدن ، سفرنامه د –گودی چشم ، پهنا ، شیطنت کردن ، کتیبه
3 -با توجه به عبارت ( در هر کتاب ، پس از ستایش یزدان ، فصلی در نعت و منقبت برترین فرستاده
او آمده است) معنای واژه ( منقبت ) چیست ؟
الف-ستایش ب- کار نیک ج- بزرگی د – پیامبری
4-کدام گزینه درباره ( تعزیه ) درست نیست ؟
الف – از قرن اول و دوم اسلامی در میان مردم ایران رایج بوده است .
ب-از زمان صفویه ، به صورت رسمی ؛ شکل آیین و تشریفات خاص به خود گرفت.
ج-به مرور زمان در حین اجرا متن تعزیه دچار تغییرات وزنی و ضعف های زبانی شده است.
د-زبان تعزیه اغلب شعر گونه است و از دیرباز در رثای شهیدان کربلا و اهل بیت اجرا می شده است.
5-در کدام بیت ، شاعر برای بیان مقصود خویش ، آرایه های ( کنایه ، تلمیح و تشخیص ) را به کار بسته است ؟
الف- گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان بلا بگردد و کام هزار ساله برآید
ب- افسوس بر دو روزه هستی نمی خورم زاری بر این سراچه ماتم نمی کنم
ج – خون فرهاد محال است که پامال نشود که به خون خواهی او بسته کمر هر رگ سنگ
د – گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم گفت آن روز که این گنبد مینا می کرد
6- در تشبیه کدام بیت ، شاعر برای یک تشبیه ، حداقل دو ( وجه شبه مختلف ) آورده است ؟
الف- چو مردان دامن از دنیا بیفشان وزین گرداب خود را بر کران گیر
ب- بگذار عمر دهر سرآید ، که عمر ما چون آفتاب آمد و چون ماهتاب رفت
ج – چو شمعم بر فروز از آتش عشق بر آن آتش دلم پروانه سان زن
د- چو غنچه با لب خندان به یاد شاه پیاله گیرم و از شوق جامه پاره کنم
7-کدام بیت با آیه ( تعز من تشاء و تذل من تشاء ) قرابت معنایی دارد ؟
الف - عزت زقناعت است تو خواری ز طمع با عزت خود بساز و خواری مطلب
ب- یکی را به سر نهد تاج بخت یکی را به خاک اندر آرد ز تخت
ج – به امرش وجود از عدم نقش بست که داند جز او کردن از نیست هست
د – مر او را رسد کبریا و منی که ملکش قدیم است و ذاتش غنی